به گزارش پایگاه خبری سبقت آزاد به نقل از عصرایران، دناپلاس در بازار حدود 600 میلیون تومان معامله میشود. قرار است این خودروی برای مردم عادی گران به صورت قسطی با قیمت حدود 300 میلیون تومان به نمایندگان مجلس تحویل داده شود.
انتشار این خبر، حسابی در جامعه سروصدا کرد و موجب ناراحتی پارلمان نشینها شد. یکی گفت این فضا سازی کار دولت است. دیگری گفت من دنا پلاس نمیخواهم و برای حضور در مناطق صعب العبور، ماشین شاسی بلند میخواهم. آن یکی گفت ما چه کم از وزرای دولت داریم؟ آن سو تر یکی گفت بدون امکانات چطور پیگیر امور مردم باشیم؟
خواندن این نظرات بسیار جالب است. انتظار این نمایندگان از نمایندگی مجلس بسیار بالاست. این افراد فکر میکنند حالا که به مجلس راه پیدا کردهاند باید از همه امکانات کشور برخوردار باشند. نه، حضرات این رسم اشتباهی است که جا افتاده است؛ چه شما که ادعای انقلابیگری دارید و چه آنهایی که خود را اصولگرا و اصلاحطلب میخواندند.
معلم بیچارهای که در مناطق صعب العبور درس میدهد، چه باید بگوید؟ پزشکی به مناطق محروم میرود از چه باید بنالد؟ اگر قانون نمایندگی را اصلاح کنیم دیگر دچار این همه درخواست نخواهیم بود. هر کسی نماینده شد با وسیله شخصی خودش میرود و میآید. با این شرایط ببینم دیگر کسی حاضر هست، میلیارد ها خرج کند تا به پارلمان برسد.
از روز اول این مجلس صدای انقلابیگری شما گوش فلک را کر کرد، ما هم از انقلابیهای مجلس انتظار داریم، رفتار انقلابی داشته باشند. بگذارید خاطرهای را از انقلابیهای ابتدای انقلاب تعریف کنم.
دوستی تعریف میکرد در جهاد سازندگی مشغول به کار بوده است و وقتی حقوقها را تقسیم میکردند، بسیاری، بخشی از حقوق خود را بر میگرداندند و معتقد بودند قسمتی از آن حقوق برای زندگی آنها کفایت میکند و احتیاجی به بقیه آن ندارند و بهتر است آن پول به بیتالمال برگردد.
شهید سید محمد امیری مقدم، آرپی جی زن یکی از گردان های لشگر ۲۷ حضرت رسول بخاطر اینکه حین عملیات دوتا از گلوله های آرپی جی ۷ به هدف نخورده، حلالیت طلبیده و ۱۷ اسفند ۶۴ مبلغ ۴۰۰۰ ریال از حقوقش را به سپاه برگردانده است! از نظر ما انقلابیگری یعنی این.
من تازه امروز فهمیدم چرا نخست وزیر هلند با دوچرخه سرکار میرود. چون هلند منطقه صعب العبور ندارد و گرنه حتما او هم مثل برخی نمایندگان ما در خواست ماشین شاسی بلند میکرد.
انقلابیگری به این معنا نیست که فقط در برابر دولت داد بزنید و فکر کنید با این فریادها برچسب انقلابی بر پیشانی شما میخورد. داستان انقلابی که مردم ایران میشناسند با ادعاهای شما فرق دارد.
بدون ماشین گران و حقوقهای میلیونی هم میشود پیگیر کار مردمی بود که هشتشان گرو نهشان است. مردمی که زیر بار فشار اقتصاد کمر خم کردهاند.