تجربه رانندگی پاگانی هوایرا مدل 2015

پاگانی هوایرا در حقیقت اسب تک شاخ دنیای خودروهای سوپراسپرت است. چرا كه هرگز ممكن نیست شما آن را در زندگی واقعی و روزمره خود ببینید.
به گزارش پایگاه خبری سبقت آزاد، در حالیکه در یک صبح پاییزی در جلوی درب ورودی كلوب موتوری مونتیچلو (Monticello) در شهر نیویورک شاهد عرض اندام خودروهای فراری، اسپایكر و لامبورگینی هستم، نگاهی به داخل آن می اندازم. امروز دوشنبه است، برای همین كسانی مانند آقای هوراكیو پاگانی میلیادردر معروف و مالک برند پاگانی كه مالک اینگونه مكانها هستند، باید از پشت میزهای كار خود در محله منهتن نیویورک اهرمهای اقتصاد جهان را به حركت در آورند و هر كاری را برای تولید خودرویی انجام دهند كه به نشانه تكریم و بزرگداشت انسان و خودروی او ساخته شده است: پاگانی Huayra خودرویی كه افراد ثروتمند به آن خیره میشوند، رانندگی آن را تست میكنند و در نهایت آن را خریداری مینمایند. در حقیقت آنها هزینه 1.5 میلیون دلاری آن را ساماندهی میكنند. كمپانی پاگانی اتومبیل در مسیر كمپانی «فراری» در شمال ایتالیا قرار دارد و در سال 2014 تنها 33 خودرو تولید نموده است. پاگانی هوایرا تولید نادر و كمیابی است و به همین جهت آقای «پاگانی» باید خوشحال باشد.
تست رانندگی:
آقای دیوید تستی (Davide Testi) راننده ویژه تست رانندگی پاگانی هوایرا و یكی از كسانی كه در توسعه این خودرو نقش بسزایی داشته است، یكی از معدود كسانی است كه قد بلند او تا لبه دربهای gull-wing باز شده این خودرو میرسد. پاگانی هوایرا در حقیقت اسب تک شاخ دنیای خودروهای سوپراسپرت است. چرا كه هرگز ممكن نیست شما آن را در زندگی واقعی و روزمره خود ببینید. تكمیل طولانی مدت خودروی پاگانی Zonda كه از سال 2011 شروع شده بود، در سال 2015 به صورت رسمی برای فروش در ایالات متحده مورد تایید قرار گرفت. بنابراین این پیش نمایش، یک فرصت برای مدعیان آمریكایی است تا آن را در میدان مسابقه به حركت در آوردند و در خصوص آن نظر دهند. آقای پاگانی مطمئنا از ارایه محصول كمیاب خود در آمریكا خشنود است، ولی شما این امر را از چهره او متوجه نمیشوید.
این مرد آرژانتینی سال 1983 به ایتالیا مهاجرت كرده، زمانی كه كار در كمپانی لامبورگینی را آغاز كرد. او در حال حاضر یک عینک بدون قاب به چشم دارد و یک ژاكت اسپرت پوشیده است و سخت گیر و خشن به نظر میرسد. مطمئنا او در دفتر كار خود به عنوان انسانی شوخ طبع شناخته نمیشود، چرا كه برای تولید خودرویی مانند Huayra به عنوان یك خودروساز مستقل، باید دقیق، سختگیر و كاملا وسواسی بود. چقدر سختگیر و دقیق؟ تا حدی كه حتی روی پیچ و مهرههای تیتانیومی روی این خودرو نام برند پاگانی حک و چاپ شده است.
پاگانی هوایرا را میبینم كه در صحنه وارد شده است. بدنه فیبركربنی این خودرو كه توسط لایهای از پوشش شفاف كلیر پوشانده شده و دارای نقش راه راه باریک و ریز است، در زیر آفتاب پاییزی همانند گرانترین پوشش سفارشی دنیا میدرخشد. برای استحكام بیشتر بدنه، كمپانی پاگانی از تركیب ویژهای از فیبركربن و تیتانیوم استفاده نموده است.
برای هوایرا 47 تست تصادف انجام صورت گرفته است تا استاندارد ایمنی آمریكا را دریافت نماید و برای این تست، به دو شاسی فیبركربنی نیاز بوده است كه این شاسیهای تستی بعد از گذراندن تستهای برخورد، هنوز هم شرایط و ظاهر خوبی دارند. پیشرانه به كار رفته در این خودرو یک موتور 6.0 لیتری V12 تویین توربو متعلق به مرسدس AMG است كه در عقب خودور قرار دارد و قدرت 720 اسب بخار و گشتاور 1000 نیوتون متر ایجاد میكند.
گیربكس ایکسترک خودرو از نوع هفت سرعته سكوئنشیال (sequential) با قابلیت تعویض اتوماتیک با یک كلاچ است كه قدرت موتور را به چرخها منتقل میكند. كابین خودرو تا حد امكان، به جلو منتقل شده است، به گونهای كه به نظر میرسد راننده در نوک یک موشك فضایی نشسته است. مخصوصا كه لولههای اگزوز تیتانیومی در عقب خودرو، نمای عقب این موشک را كامل میكند. با باز كردن دربهای Gullwing، درب موتور عقب و درب محفظه صندوق جلوی خودرو به سمت آسمان، پاگانی هوایرا بیشتر شبیه به یک پرنده شكاری الكترونیكی روباتیک می گردد تا یک خودرو.
امروز من هم به عنوان یكی از طرفداران این خودرو، آن را قبل از افراد ثروتمند، مورد تست رانندگی قرار میدهم. فكر اینكه قرار است سوار یک خودروی كمیاب و فوق گران قیمت مانند هوایرا بشوم، باعث میشد كه فشار زیادی را در گوشهای خودم احساس می كنم. دیوید تستی راننده باسابقه تست سواری كمپانی پاگانی روی صندلی سرنشین، برای اجتناب از هر حادثهای، من را در تست رانندگی این خودرو همراهی میكرد، ولی به عنوان یک سرنشین در موشكی 1400 كیلوگرمی با قدرت 720 اسب بخار، كار چندانی از دستش بر نمیآمد. آقای تستی به طوری منحصر به فرد برخلاف رانندگان خودروهای مسابقهای، قدبلند و البته لاغر است و ریش پروفسوری باریک میگذارد. او كه در سالهای اخیر در توسعه هوایرا نقش زیادی داشته، مانند كسی كه هزاران ساعت را در كابین این خودرو گذارنده، وارد اتاق خودرو شد و دكمه بزرگ استارت خودرو در كنسول وسط را در دست گرفت و به من نشان داد كه چطور باید دندههای خودرو را توسط اهرم تعویض دنده عوض كنم.
كابین خودروی پاگانی هوایرا به صورتی طراحی شده كه حتی گرانتر از خودرویی مانند بوگاتی ویرون به نظر میرسد. برخی از آیتمهای طراحی آن عجیب و شگفت آور است، مثلا یک فندک در كنسول طراحی شده است و بعضی از قطعات خشن و بد طراحی شدهاند. حتی غربیلک فرمان هم از جنس فیبركربن ساخته شده و بسیار سبک و معركه طراحی گردیده است. برخی از قطعات كابین كه فلزی نبوده یا از جنس فیبركربن نیستند، از جنس نوارهای چرمی قرمز رنگ تعبیه شدهاند. با قطعات سفارشی گوناگون، قیمت این خودرو بیشتر 1.8 میلیون دلار تعیین شده است. برای اولین دور دیوید تستی رانندگی خودرو را به عهده گرفت و من از صندلی سمت راست تنها در حال ابراز احساسات سریع و گاهی تند و خشن بودم. اول از همه صدای دریچههای خروج دود توربوشارژرهای موتور مانند نفسهای اژدها در پشت گوش شنیده میشد.
صدایی شبیه به بوگاتی ویرون ولی با ویژگیهای خاص خودش. همچنین دو دریچه هوا درست در مقابل چشمان ما بر روی درب صندوق جلو بالا و پایین میروند. طراحی بدنه هوایرا یک شاهكار آیرودینامیكی است و هر چهار طرف بدنه مجهز به یک تیغه متحرک (flap) است كه همانند باله هواپیما عمل میكنند و به صورت مستقل تا حد امكان باعث چسبندگی هر یک از لاستیکها روی آسفالت می شوند و از چپ كردن خودرو و انحراف بدنه جلوگیری میكنند.
در زمان ترمز گیری، یک سیستم هیدرولیكی ضد كله زدن خودرو، از انحراف بدنه و اتاقک به سمت جلو جلوگیری میكند و امكان كنترل بیشتری به راننده می دهد. در محدوده پیست مسابقه مونتیچلو رانندگی دیوید تستی نه خیلی منظم بود و نه خیلی به هم ریخته. او تا حدامكان به خودرو گاز میداد و در مسیرهای مستقیم سریع ترمز میگرفت تا به یک سرعت قابل كنترل برسد و در پیچها خودرو را به خوبی كنترل می كرد و به شاسی خودرو اجازه میداد تا در حالت خلاص و آزاد باشد و قبل از اینكه پدال گاز را بفشارد، دقت میكرد تا فرمان كاملا به جای خود برگردد.
به زودی فهمیدم كه چرا این كار را انجام میداد؛ زمانی كه نوبت به من رسید تا رانندگی كنم، فرمان را بسیار نرم و تیز یافتم. پاسخ موتور 720 اسب بخاری به فشردن گاز بسیار آرام و ملایم به نظر میآمد و برای رانندگی در ترافیک خودروی مناسبی بود. من ترمزها را مورد تست قرار دادم و روتورهای سرامیک كربن در سر پیچها به خوبی خودرو را متوقف میساخت. سیستم گیربكس دستی خودكار (Automated Manual) تک كلاچه این خودرو كمی پر سر و صدا عمل میكرد و عملكرد سیستم كلاچ كمی سنگین به نظر میرسید، ولی تعویض دندهها در آن بسیار سریعتر از گیربكس دستی بود. سپس به یک پیچ در سربالایی رسیدم و به سمت آن گاز دادم و موتور V12 توین توربوی آن عكس العملی بسیار عالی داشت.
موتور V12 تنفس طبیعی خودروی فراری F12 با همان قدرت پاگانی پاسخ سریعی به فشردن گاز نشان نمیداد، در صورتی كه موتور V12 توین توربوی هوایرا از دور موتور 2000 دور در دقیقه و بالاتر از آن بسیار قدرت و عملكرد خوبی از خود نشان میدهد. من فرمان را برای حركت در مسیر مستقیم صاف كردم و دور دوم مسیر مسابقه را شروع كردم. خودروی پاگانی مانند پورشه 918 نیست كه رانندگی در سرعتهای بالا با آن بدون اشكال باشد و یا مانند لامبورگینی اونتادور رانندگی خشک و محكمی ندارد. در نظر داشته باشید كه خودروی پاگانی هوایرا 227 كیلوگرم سبک تر از خودروی فراری F12 است، برای همین تعجبی ندارد كه این خودرو همانند آذرخش یک رعد و برق یا یك توپ هاكی سریع باشد. ممكن نیست هیچ لاستیک دیگری چسبندگی لاستیكهای Pirelli P Zero این خودرو را داشته باشد، ولی این لاستیکها برای چنین قدرت بالایی مناسب به نظر نمیرسند و به راحتی پوسته پوسته شده و تكه های لاستیكی با انگشت شست از روی لاستیک جدا میشوند.
دینامیک و هندلینگ خودرو طوری بود كه عملكرد یک خودروی اسپرت در آن دیده نمیشد. من چندین دور با این خودرو در پیست مونتیچلو رانندگی كردم و بعد از ترمزگیری احساس گرم شدن لاستیکها را داشتم. پاگانی هوایرا خودرویی است كه هر ثانیه را به میلی ثانیه تقسیم كرده است و ذره ذره توجه شما را جلب میكند. در حالی كه یک خودرو با تكنولوژی رو به جلو است، كمی در زمان جا مانده است. هوراكیو پاگانی یک مرد نظامی سرد نیست، بلكه او یک دیوانه خودرو است. بعد از بازگشت به درون سراشیبی بعد از 12 دور، دوباره خودروی هوایرا آرام و نرم شد. من درب Gullwing خودرو را باز كردم و خارج شدم. آقای هوراكیو پاگانی دست به سینه همانجا ایستاده بود و به زبان ایتالیایی پرسید: "چه فكری می كنی؟" و من جواب دادم: "هیجان زده هستم". او سرش را تكان داد و گفت: "زمانی كه من این خودرو را طراحی می كردم، می خواستم یک هواپیما برای جادهها بسازم و حس بلند شدن هواپیما را به راننده بدهم". او متوجه چهره برافروخته و مهیج من شد و به آرامی لبخند زد.
مشخصات فنی:
loyalty