این روزها نه تنها شهرها از ترافیک و راه بندان رنج می‌برند بلکه ترافیک در اورست نیز به این قله سرایت کرده است. فکر کنید که در حال حاضر سالی هزار نفر برای فتح قله می روند و‌رفتن به قله اورست برای بسیاری قابل دسترس‌تراز همیشه شده و‌مانند توری است که می‌گیرید ولی توام با رنج و مشقت. قیمت این تورها از سی هزار دلار تا دویست هزار دلار می‌تواند باشد و‌فرق قضیه در اینست که در تورهای گرانقیمت هیچگاه هیچکس نمرده و اکثر کشته‌ها مال تورهای ارزان قیمت هستند.
یک‌آدم پولدار اگر دید اوضاع خرابست بر می‌گردد و‌سال بعد می‌رود. برای کسی که به زحمت سی هزار دلار جمع کرده که برود، شانس دومی نیست و سعی می‌کند در بدترین شرایط هم خود را به قله برساند که نتیجه آن ممکن است مرگ و باقی ماندن جسد در کوهستان باشد.
در اورست کسی را با کسی کاری نیست و اگر فرهاد و فرشاد دوستان هزار ساله در صد متری قله باشند و فرشاد احتیاج به کمک برای پایین رفتن برای زنده ماندن داشته باشد، فرهاد که موقعیت دوباره‌ای برای این کار عظیم نمی‌بیند فرشاد را تنها گذاشته و‌به صعود ادامه می‌دهد. این مسئله بارها در اورست پیش آمده است.
هلیکوپترهای اورست حداکثر تا ارتفاع هجده هزار پا می‌توانند به کمک مصدومین بشتابند. البته یکبار یک خلبان نپالی توانسته با برداشتن صندلیها و سبک کردن هلیکوپتر خود را به قله یعنی بیست و‌نه هزار پا هم برساند. اخیرا هم یک تیم روسی توانست یک هواپیمای رادیو کنترل را از کمپ اول به بالای قله رسانیده و پس از فیلم برداری برگرداند.
حالا بر گردیم به مسئله ترافیک. اگر سالی هزار نفر به قله بروند که می‌شود روزی سه نفر. اینکه مسئله‌ای نیست. اشکال این است که فقط سالی یکی دوماه شرایط جوی برای صعود مناسب است که تازه آنهم با طوفانهای پیش بینی نشده کم می‌شود. حالا فکر کنید که هزار نفر فقط در سی روز بخواهند به سر قله رفته و برگردند که تازه همه هم می‌خواهند در روز گرم و نرم بروند. این می‌شود حداقل روزی سی و سه نفر. هر نفر می‌خواهد بیست دقیقه‌ای را در آن بالا عکسبرداری و‌غیره بپردازد و در آن واحد جا برای بیش از چهار نفر نیست.
اینجاست که در گردنه هیلاری راه بندان می شود و گاه کوهنوردان در شرایط شیب خیلی زیاد باید ساعتها منتظر نوبت خود بشوند و در همانجا چندین نفر سقوط کرده و کشته شده‌اند.
ناگفته نماند که وجود هزاران نفر کوهنورد میزان آشغال و فضولات بشری را بشدت زیاد کرده و از این محیط طبیعی زیست یک آشغال‌خانه ساخته و دیگر این اورست آن اورست سر ادموند هیلاری نیست.
